انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۱۸۳) شیوه های اخلاقی امر به معروف و نهی از منکر

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
شیوه های اخلاقی امر به معروف و نهی از منکر
    
فهرست محتوا
انتخاب بهترین شوه
دستور اخلاقی خدا به حضرت موسی و هارون (علیهما السلام)
برخی از شیوه‌های امر به معروف و نهی از منکر
(۱) توجه به ظرفیت‌ها
ٰ(۲) بهره‌گیری از روش‌های غیر‌مستقیم {تا شخصیتی جریحه دار نشود}
(۳) ریشه‌یابی و درمان
(۴) بهره‌گیری از فرصت
داستانی آموزنده و اخلاقی
(۵) اقدام همگانی
(۶) برخورد دور از تبعیض
(۷) نرمخویی و مهرورزی
آمران به معروف و ناهیان از منکر باید دقت کنند که:
(۸) امر به معروف ونهی از منکر با رعایت حقوق
    
انتخاب بهترین شوه
امر به معروف و نهی از منکر باید با انتخاب بهترین روشهای اخلاقی همراه باشد
امر به معروف و نهی از منکر، موضوعی بسیار حساس است و باید با مهر و عطوفت و با انتخاب بهترین روشهای اخلاقی همراه گردد.
    
دستور اخلاقی خدا به حضرت موسی و هارون (علیهما السلام)
... يَا مُوسَىٰ ﴿۴۰﴾ وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي ﴿۴١﴾ اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي ﴿۴٢﴾ اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿۴٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿۴۴﴾
... ای موسی! بر اساس تقدیر الهی [برای انتخاب شدن به مقام پیامبری اینجا] آمدی، (۴۰) و تو را برای [اجرای اهداف] خود ساختم [و انتخاب کردم.] (۴۱) تو و برادرت با معجزات من [برای هدایت گمراهان] بروید، و درباره ذکر من [که ابلاغ وحی است] سستی نورزید. (۴۲) هر دو به سوی فرعون بروید؛ زیرا او [در برابر خدا] سرکشی کرده است. (۴۳) پس با گفتاری نرم به او بگویید، امید است که هوشیار شود و [آیین حق را بپذیرد] یا بترسد [و از سرکشی باز ایستد.] (۴۴).
سوره طه آیات ۴۰ ـ ۴۴.
امر به معروف و نهی از منکر به طور مستقیم با دین و دنیا و آبروی افراد مرتبط است و از همین‌رو از حساسیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد. بدیهی است همان گونه که رها کردن این واجب الهی، هلاکت بار و خطرآفرین است، اجرای آن نیز بدون رعایت حدود و توجه به شرائط ومراتب و روحیات و ظرفیت افراد، زیانبار خواهد بود. در قرآن کریم و سیره عملی بزرگان دین و سخنان آنان، نکات بسیار مهم و ارزشمندی وجود دارد که می‌توان از آنها برای انتخاب روش‌های صحیح امر به معروف و نهی از منکر مدد گرفت.
   
برخی از شیوه‌های امر به معروف و نهی از منکر
(۱) توجه به ظرفیت‌ها
خداوند منان برای ترک شرابخواری در صدر اسلام، با توجه به ظرفیت مردم آن عصر، احکام آن را به صورت تدریجی به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) ابلاغ کرد تا اثربخش باشد مانند:
(۱) یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا...
درباره شراب و قمار از تو می ‏پرسند ، بگو : در آن دو مطلب هم ، گناهى بزرگ و هم سودهايى براى مردم است ، و گناه هر دو از سودشان بيشتر است...
سوره بقره آیه ۲۱۹.
(۲) قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإثْمَ وَالْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِکُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لا تَعْلَمُونَ.
بگو: پروردگارم فقط کارهاي زشت را چه آشکارش باشد و چه پنهانش، و گناه و ستم ناحق را، و اينکه چيزي را که خدا بر حقّانيّت آن دليلي نازل نکرده شريک او قرار دهيد، و اينکه اموري را از روي ناداني و جهالت به خدا نسبت دهيد، حرام کرده است.
سوره اعراف آیه ۳۳.
(۳) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأنْصَابُ وَالأزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.
اي اهل ايمان! جز اين نيست که همه مايعات مست کننده و قمار و بت هايي که [براي پرستش] نصب شده وپاره چوب هايي که به آن تفأل زده مي شود، پليد و از کارهاي شيطان است؛ پس از آنها دوري کنيد تا رستگار شويد.
سوره مائده آیه ۹۰.
بنابراین برای امر به معروف و نهی از منکر و در دعوت به خوبی‌ها؛ باید علاوه بر درجه ایمان، به روحیات، قدرت تحمل و میزان شوق و ذوق و حوصله افراد امر و نهی شونده بسیار توجه کرد کما اینکه اولیاء دین (علیهم السلام) بسیار زیبا امر به معروف و نهی از منکر میکردند.
 
ٰ(۲) بهره‌گیری از روش‌های غیر‌مستقیم {تا شخصیتی جریحه دار نشود}
برخی از افراد تحمل شنیدن اندرزها و یا انتقادهای مستقیم را ندارند و از این رو باید برای اصلاح رفتار آنان از روش غیر مستقیم استفاده کرد.
استاد شهید مرتضی مطهری در این باره می‌فرماید: «برای روش غیر مستقیم، حدیث معروفی را برای شما ذکر می‌کنم، ببینید این روش چقدر مؤثر است.
امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) در حالی که هر دو طفل بودند، به پیرمردی که در حال وضو گرفتن بود، برخورد می‌کنند، متوجه می‌شوند که وضوی او باطل است. این دو آقا زاده که به رسم اسلام و رسوم روانشناسی کاملاً آگاه بودند، فورا متوجه شدند که از یک طرف باید پیرمرد را آگاه کنند که وضویش باطل است و از طرف دیگر اگر مستقیما به او بگویند آقا، وضوی تو باطل است، شخصیتش جریحه‌دار می‌شود، بنابراین جلو رفتند و گفتند: ما هر دو وضو بگیریم، ببینید کدام یک از ما بهتر وضو می‌گیرد.
امام حسن (علیه لسلام) یک وضوی کامل گرفت، بعد امام حسین (علیه لسلام)، تازه پیرمرد متوجه شد که وضوی خودش نادرست بوده. بعد گفت: وضوی هردوی شما درست است، وضوی من خراب بود. اینطور از طرف اعتراف می‌گیرند.
حالا اگر در اینجا فورا و به {طور مستقیم} می‌گفتند: پیرمرد خجالت نمی‌کشی با این ریش سفیدت هنوز وضو گرفتن را بلد نیستی؟ مرده‌شور ترکیبت را ببرد، او از نماز خواندن هم بیزار می‌شد».
حماسه حسینی، ج ۱، ص ۹۹ ـ ۱۰۰.
ایشان در چگونگی بهره‌گیری از این روش می‌فرماید: اگر می‌خواهید به شکل غیر مستقیم امر به معروف کنید، یکی از راه‌های آن این است که خودتان صالح و با تقوا باشید، خودتان اهل عمل و تقوا باشید».
حماسه حسینی، ج ۱، ص ۱۰۶.
«این یک غفلت عظیم و اشتباه بزرگی است امروز در اجتماع ما که برای گفتن و نوشتن و خطابه ومقاله و خلاصه برای زبان و مظاهر زبان، بیش از اندازه انتظار داریم ... و می‌خواهیم تنها با زبان و گوش همه کارها را انجام دهیم و انجام نمی‌شود، ناراحت می‌شویم و ناله و فغان می‌کنیم و می‌گوییم: گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. این شعر برای ما در همه زمان صادق بوده و هست: فکر نمی‌کنیم که ما اشتباه می‌کنیم، ما بیش از اندازه از این گوش و زبان بیچاره انتظار داریم ... ما با دست خود و عمل خود خوب رفتار کنیم تا آنها با چشم خودشان ببینند، یک مقداری هم به این گوش و زبان بیچاره استراحت بدهیم».
ده گفتار، ص ۶۷ ـ ۶۸.
(۳) ریشه‌یابی و درمان
هر خطا و اشتباهی که از افراد سر می‌زند، ریشه و عاملی دارد. به عنوان مثال گاهی گناه، ریشه روانی مانند کمبود محبت و گاهی ریشة اجتماعی مانند بیکاری دارد و در این صورت، مبارزه اساسی با انحرافات ناشی از این گونه عوامل، در گرو مبارزه با ریشه‌هاست؛ یعنی تأمین محبت و نیاز عاطفی برای عامل روانی، یا ایجاد اشتغال برای عامل اجتماعی.
    
(۴) بهره‌گیری از فرصت
ممکن است برخی افراد به راحتی زیر بار حرف حق نروند و به اصلاح رفتار خود نپردازند. برخورد مناسب با چنین افرادی، بهره‌گیری از فرصت‌های طلایی است.
    
داستانی آموزنده و اخلاقی
قرآن مجید داستان باغ پرمیوه و زیبایی را نقل می‌کند که در اختیار پیرمرد مؤمنی بود. او به قدر نیاز از آن بر می‌گرفت و بقیه را به نیازمندان می‌داد. هنگامی که چشم از دنیا پوشیده فرزندانش گفتند: ما خود به محصول این باغ سزاوارتریم و مستمندان را محروم ساختند. در بین آنها برادر مؤمنی بود که برادران دیگر را از بخل ورزیدن و چنین کار زشتی باز می‌داشت، اما کسی به حرفش گوش نمی‌داد. پس از این تصمیم، شب هنگام که همه آنها درخواب بودند، بلایی فراگیر از ناحیه پروردگار بر باغ فرود آمد و آتش سوزان، آن باغ خرم و سرسبز را به مشتی خاکستر تبدیل کرد. صبحگاهان به یکدیگر گفتند: اگر می‌خواهید میوه بچینید، به سوی باغ حرکت کنید، مبادا کسی سخنتان را بشنود و از تصمیمتان باخبر شود.
هنگامی که به باغ رسیدند، چنان وضعی بود که گفتند: این باغ ما نیست، ما راه را گم کرده ایم. در این میان آن برادر مؤمن با قدی سرفراز و زبانی گشوده و منطقی قوی، آنان را زیر رگبار ملامت قرار داد و گفت: آیا به شما نگفتم خدا را به عظمت یاد کنید و از مخالفت او بپرهیزید، شکر نعمت او را به جای آورید و نیازمندان را از اموال خود بهره‌مند سازید.
... إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الأوَّلِینَ ﴿١٥﴾ سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿١٦﴾ إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ ﴿١٧﴾ وَلا یَسْتَثْنُونَ ﴿١٨﴾ فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿١٩﴾ فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ ﴿٢٠﴾ فَتَنَادَوْا مُصْبِحِینَ ﴿٢١﴾ أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَارِمِینَ ﴿٢٢﴾ فَانْطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ ﴿٢٣﴾ أَنْ لا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُمْ مِسْکِینٌ ﴿٢٤﴾ وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ ﴿٢٥﴾ فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿٢٦﴾ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿٢٧﴾ قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَکُمْ لَوْلا تُسَبِّحُونَ ﴿٢٨﴾ قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ ﴿٢٩﴾ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلاوَمُونَ ﴿٣٠﴾ قَالُوا یَا وَیْلَنَا إِنَّا کُنَّا طَاغِینَ ﴿٣١﴾ عَسَى رَبُّنَا أَنْ یُبْدِلَنَا خَیْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿٣٢﴾ کَذَلِکَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿٣۳﴾
هنگامي که آيات ما را بر او مي خوانند، گويد: افسانه هاي پيشينيان است! (۱۵) به زودي بر بينيِ [پر باد و خرطوم مانند] ش داغ رسوايي و خواري مي نهيم. (۱۶) بي ترديد ما آنان را [که در مکه بودند] آزموديم همان گونه که صاحبان آن باغ را [در منطقه يمن] آزموديم، هنگامي که سوگند خوردند که صبحگاهان حتماً ميوه هاي باغ را بچينند، (۱۷) و چيزي از آن را [براي تهيدستان و نيازمندان] استثنا نکردند. (۱۸) پس در حالي که صاحبان باغ در خواب بودند، بلايي فراگير از سوي پروردگارت آن باغ را فرا گرفت. (۱۹) پس [آن باغ] به صورت شبي تاريک درآمد [و جز خاکستر چيزي در آن ديده نمي شد] ! (۲۰) وهنگام صبح يکديگر را آوازدادند، (۲۱) که اگر قصد چيدن ميوه داريد بامدادان به سوي کشتزار و باغتان حرکت کنيد؛ (۲۲) پس به راه افتادند در حالي که آهسته به هم مي گفتند: (۲۳) امروز نبايد نيازمندي در اين باغ بر شما وارد شود (۲۴) و بامدادان به قصد اينکه تهيدستان را محروم گذارند به سوي باغ روان شدند. (۲۵) پس چون [به باغ رسيدند و آن را نابود] ديدند، گفتند: يقيناً ما گمراه بوده ايم [که چنان تصميم خلاف حقّي درباره مستمندان و تهيدستان گرفتيم]. (۲۶) بلکه ما [از لطف خدا هم] محروميم. (۲۷) عاقل ترينشان گفت: آيا به شما نگفتم که چرا خدا را [به پاک بودن از هر عيب و نقصي] ياد نمي کنيد [و چرا او را از انتقام گرفتن درمانده مي دانيد؟]! (۲۸) گفتند: پروردگارا! تو را به پاکي مي ستاييم، مسلماً ما ستمکار بوده ايم. (۲۹) پس به يکديگر رو کرده به سرزنش و ملامت هم پرداختند. (۳۰) گفتند: واي بر ما که طغيان گر بوده ايم. (۳۱) اميد است پروردگارمان بهتر از آن را به ما عوض دهد چون ما [از هر چيزي دل بريديم و] به پروردگارمان راغب و علاقه منديم. (۳۲) چنين است عذاب [دنيا] و عذاب آخرت اگر معرفت و آگاهي داشتند، بزرگ تر است.(۳۳)
سوره قلم آیات ۱۷ ـ ۳۳.
(۵) اقدام همگانی
با توجه به آیاتی که در انجام فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر نازل شده است اگر دقت شود، خطاب در اکثر آیات، جمعی است نه فردی.
(۱) وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿١٠٤﴾ کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَیْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿١١٠﴾ مَثَلُ مَا یُنْفِقُونَ فِی هَذِهِ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَثَلِ رِیحٍ فِیهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَکَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَکِنْ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿١١۷﴾.
و بايد از شما گروهي باشند که [همه مردم را] به سوي خير [اتحاد، اتفاق، الفت، برادري، مواسات و درستي] دعوت نمايند، و به کار شايسته و پسنديده وادارند، و از کار ناپسند و زشت بازدارند؛ و اينانند که يقيناً رستگارند. ( ۱۰۴ )
شما بهترين امتي هستيد که [براي اصلاح جوامع انساني] پديدار شده ايد، به کار شايسته و پسنديده فرمان مي دهيد و از کار ناپسند و زشت بازمي داريد، و [از روي تحقيق، معرفت، صدق و اخلاص] به خدا ايمان مي آوريد. و اگر اهل کتاب ايمان مي آوردند قطعاً براي آنان بهتر بود؛ برخي از آنان مؤمن [به قرآن و پيامبرند] و بيشترشان فاسقند. ( ۱۱۰ )
داستان آنچه [کافران] در اين زندگي دنيا انفاق مي کنند، مانند بادي آميخته با سرمايي سخت است که [به عنوان مجازات] به کشتزار قومي که بر خود ستم کرده اند برسد و آن را نابود کند؛ و خدا به آنان ستم نکرده است، ولي آنان به خويشتن ستم مي ورزند. ( ۱۱۷ ) 
سوره آل عمران، آیات ۱۰۴- ۱۱۰ – ۱۱۷.
(۲) وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿٧١﴾.
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿١١٢﴾.
مردان و زنان با ايمان دوست و يار يکديگرند؛ همواره به کارهاي نيک و شايسته فرمان مي دهند و از کارهاي زشت و ناپسند بازمي دارند، و نماز را برپا مي کنند، و زکات مي پردازند، و از خدا و پيامبرش اطاعت مي نمايند؛ يقيناً خدا آنان را مورد رحمت قرار مي دهد؛ زيرا خدا تواناي شکست ناپذير و حکيم است. ( ۷۱ )
آن مؤمنان، همان] توبه کنندگان، عبادت کنندگان، سپاس گزاران، روزه داران، رکوع کنندگان، سجده کنندگان، فرمان دهندگان به معروف و بازدارندگان از منکر و پاسداران حدود و مقرّرات خدايند؛ و مؤمنان را [به رحمت و رضوان خدا] مژده ده. ( ۱۱۲ )
سوره توبه، آیات ۷۱ و ۱۱۲.
(۳) الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الأرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأمُورِ ﴿۴۱﴾.
همانان که اگر آنان را در زمين قدرت و تمکّن دهيم، نماز را برپا مي دارند، و زکات مي پردازند، و مردم را به کارهاي پسنديده وا مي دارند و از کارهاي زشت بازمي دارند؛ و عاقبت همه کارها فقط در اختيار خداست. ( ۴۱ )
سوره حجّ آیه ۴۱.
استاد شهید مطهری  در این باره می‌فرماید: «باید به این نکته توجه کنیم که عمل فردی، چندان مفید نیست، آن هم دردنیای فعلی، مشکلی که امروز، در زندگی اجتماعی ما هست این است که افراد اهل عمل، توجهی به عمل اجتماعی ندارند و به اصطلاح تکرو هستند، درحالی که از عمل فردی کاری ساخته نیست، از فکر فردی کاری ساخته نیست، از تصمیم فردی کاری ساخته نیست، همکاری و همفکری و مشارکت لازم است».
ده گفتار، ص ۶۸.
(۶) برخورد دور از تبعیض
نکته مهمی که باید در اجرای امر به معروف و نهی از منکر مورد توجه قرار گیرد، برخورد عادلانه و به دور از تبعیض، با فسادها و خلافکاری‌هاست. در عرصه مبارزه با متخلف، زد و بند، ملاحظات سیاسی، قومی و منطقه‌ای، اینکه فلانی دوست من است یا فلانی وابسته به فلان شخصیت است و نباید با او برخورد کرد و نظایر آن، عامل بی اعتمادی، جری شدن خلافکاران و در نتیجه دور شدن از هدف‌های عالی امر به معروف و نهی از منکر است.
    
(۷) نرمخویی و مهرورزی
 امر به معروف و نهی از منکر، موضوعی بسیار حساس است و باید با مهر و عطوفت و انتخاب بهترین روش‌های اخلاقی همراه گردد. خدای بزرگ به حضرت موسی و ‌هارون(ع) می‌گوید: نزد فرعون (که ادعای خدایی کرده است) بروید و با او به نرمی سخن بگویید، شاید پند گیرد یا بترسد.
... يَا مُوسَىٰ ﴿٤٠﴾ وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي ﴿٤١﴾ اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي ﴿٤٢﴾ اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ ﴿٤٣﴾ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ ﴿٤٤﴾
... ای موسی! بر اساس تقدیر الهی [برای انتخاب شدن به مقام پیامبری اینجا] آمدی، (۴۰) و تو را برای [اجرای اهداف] خود ساختم [و انتخاب کردم.] (۴۱) تو و برادرت با معجزات من [برای هدایت گمراهان] بروید، و درباره ذکر من [که ابلاغ وحی است] سستی نورزید. (۴۲) هر دو به سوی فرعون بروید؛ زیرا او [در برابر خدا] سرکشی کرده است. (۴۳) پس با گفتاری نرم به او بگویید، امید است که هوشیار شود و [آیین حق را بپذیرد] یا بترسد [و از سرکشی باز ایستد.] (۴۴).
سوره طه آیات ۴۰ ـ ۴۴.
در قرآن خطاب به آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) می‌فرماید: ‌ای پیامبر به خاطر برخورداری از رحمت خداوند، در برابر آنان نرم شوی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می‌شدند
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ. ﴿۱۵۹﴾
اي پيامبر!] پس به مهر و رحمتي از سوي خدا با آنان نرم خوي شدي، و اگر درشت خوي و سخت دل بودي از پيرامونت پراکنده مي شدند؛ بنابراين از آنان گذشت کن، و براي آنان آمرزش بخواه، و در کارها با آنان مشورت کن، و چون تصميم گرفتي بر خدا توکل کن؛ زيرا خدا توکل کنندگان را دوست دارد. ( ۱۵۹ ).
سوره آل عمران آیه ۱۵۹.
آمران به معروف و ناهیان از منکر باید دقت کنند که:
داد و فریاد راه انداختن! بد زبانی کردن! کتک زدن! تندخویی و خشونت؛ در برابر گناهکار با وظیفه‌ی {ارزشمند امر به معروف و نهی از منکر} که از روی عشق به دین و انسانیت انجام می‌گیرد، سازگار نیست و جز نفرت و عکس‌العمل شدید طرف مقابل نتیجه‌ای نخواهد داشت.
    
(۸) امر به معروف ونهی از منکر با رعایت حقوق
هر چند امر به معروف و نهی از منکر بسیار مهم است، اما نباید در مراحل مختلف آن، حقوق افراد نادیده گرفته شود و شخصیت و آبرویشان را مخدوش ساخت و از همین‌رو شرعاً اجازه تجسس و پرده‌دری و پی‌جویی گناهان پنهان که در خلوت انجام می‌شود، به بهانه امر به معروف و نهی از منکر به کسی داده نشده است.
البته در اینجا باید به این نکته توجه شود که کارهای خلافی که باندهای خلافکار در مخفیگاه‌ها و لانه‌های فساد برای انحراف جوانان و به دام انداختن افراد ساده و ضعیف و مبارزه با حکومت حق، انجام می‌دهند، جرمی است اجتماعی و نه شخصی، و از این رو حق برخورد قانونی با رعایت مقررات برای دستگاه‌های قضایی محفوظ است.
    

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -