انهار
انهار
مطالب خواندنی

صیغه عقد نکاح

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1427 :اگر بین زن و مردى بدون اجراى صیغه، به قصد علقه زوجیّت، عمل زناشویى صورت گیرد، حکم فرزندان و نکاح چگونه است؟

پاسخ: نکاح صحیحى واقع نشده. و در صورت جهل ولد عنوان ولد شبهه را دارد.

سؤال 1428 :آیا مى توان مانند سایر عقود در نکاح نیز قائل به معاطات شد؟ علّت را بیان فرمایید.

پاسخ: جایز نیست. و بیان علّت مربوط به فقه استدلالى است.

سؤال 1429 :آیا انشاء عملى در نکاح متصور است؟

پاسخ: انشاء فعلى همان معاطات است که جایز نیست.

سؤال 1430 :من شیعه ام و در کشورى هستم که عالم شیعه نیست، آیا عقد را اهل تسنّن بخوانند یا اینکه رضایت طرفین کافى است؟
پاسخ: لازم است عقد خوانده شود. و رضایت طرفین کفایت نمى کند و حتماً لازم نیست عاقد شیعه باشد.

سؤال 1431 :در صورت جواز متعه، اهل کتاب در کشورهاى غربى، آیا صیغه عقد باید به زبان عربى خوانده شود، یا همان توافق بین دو نفر بر زمان و مهریه معلوم (در قالب هدیّه) کفایت مى کند؟

پاسخ: متعه اهل کتاب مانعى ندارد و صیغه عقد باید به عربى صحیح خوانده شود و اگر خود مرد و زن نتوانند صیغه را به عربى بخوانند، چنانچه ممکن باشد احتیاط واجب آن است که کسى را که مى تواند به عربى صحیح بخواند وکیل کنند. و اگر ممکن نباشد، خودشان مى توانند به غیر عربى بخوانند. اما باید لفظى بگویند که معنى زوَّجتُ و قَبِلتُ را بفهماند و هدیه هم به عنوان مهریه کفایت نمى کند.

سؤال 1432 :اگر فردى به علت ندانستن حکم، ازدواج معاطاتى کرده باشد، وظیفه اش چیست؟

پاسخ: باید بلافاصله از هم جدا شوند و در صورت تمایل مى توانند صیغه ازدواج بخواند.

سؤال 1433 :اگر عاقد از شرایط نکاح و معناى صیغه، آگاهى نداشته باشد، آیا عقد نکاح صحیح است؟

پاسخ: در صورتى که معناى صیغه نکاح و قصد انشا را نداند، نکاح باطل است.

سؤال 1434 :اگر کسى سواد خواندن و نوشتن داشته باشد و هنگام عقد خواندن، قصد انشاء کند، آیا مى تواند صیغه را جارى کند؟

پاسخ: لازم است از خصوصیّات و شرایط عقد، اطّلاع داشته باشد.

سؤال 1435 :در بعضى از محلاّت ایران، مشاهده مى شود که اهالى، پایبند به عقاید مذهبى نیستند و مسائل دینى را بلد نیستند. مثلا در امر ازدواج و موضوع عقد به تراضى بین زن و مرد، اکتفا مى کنند و قباله اى درست مى کنند و در محضر در دفترى ثبت مى کنند و پس از عروسى و امر زناشویى اگر به اهل علم و عالمى رسیدند، صیغه عقد را جارى مى کنند و این سیره مستمرّه ایشان است. آیا این تراضى بین زن و مرد، ایجاد علقه زوجیّت مى کند یا نه، و نظیر عقد معاطاتى مى شود یا نه؟

پاسخ: مجرّد تراضى و معاطات، در نکاح کافى نیست. بنابراین اگر زوجین، جاهل به حکم بوده اند و خیال کرده اند که مجرّد تراضى، کافى در زوجیّت و جواز وطى است، اولاد آنها حکم اولاد حلال زاده را دارند. و اگر مى دانستند که ازدواج، موقوف به اجراى صیغه عقد است، هرچند به لفظ فارسى باشد و بدون عقد، عمل زناشویى انجام داده اند، اولاد آنها حکم اولاد زنا را دارند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -